یازهرای اطهر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اگر رزق و روزی از طرف خدای رزاق تأمین شده، پس چرا بسیاری بر اثر گرسنگی می‌میرند؟

27 بهمن 1394 توسط عاطفه قنبری

پرسش:
اگر خدای منّان روزی رسان است؛ چرا بعضی‌ها از گرسنگی می‌میرند؟!

پاسخ اجمالی
منظور از این‌که خدا روزی رسان است؛ یعنی تمام نعمت‌ها و روزی‌ها از سوی او سرچشمه می‌گیرد، و او برای تمام انسان‌ها و موجودات رزق و روزی معین می‌کند.
اما این بدان معنا نیست که روزی مادی انسان چون از قبل مشخص و معین شده؛ لذا اعمال وی نقشی در آن ندارد؛ چیزی آن‌را کم و زیاد نمی‌کند؛ یا افراد با گرسنگی مورد آزمایش خدا قرار نمی‌گیرند، و یا آن‌که در طول تاریخ، هیچ فردی از گرسنگی نخواهد مرد! بهره‌مندی از رزق خدا شرایطی دارد که با وجود آن شرایط روزی مقدر شده به فعلیت می‌رسد. کسانی ‌که سعی و تلاشی در به دست آوردن روزی نمی‌کنند، قطعاً شرط تحقق آن‌را اجرایی نکرده‌اند. یا کسانی که در برابر شکر نعمت‌هایی که خداوند به آنها داده کفران نعمت می‌کنند، خود درهای گشایش روزی را به روی خود می‌بندند. از طرفی ممکن است مصلحت خدا در تنگ‌گرفتن روزی برخی افراد و جوامع باشد. گنه‌کاران به دلیل مجازات و نیکوکاران جهت آزمایش!

پاسخ تفصیلی
خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «هیچ جنبنده‌‏‌‌اى در زمین نیست، مگر آن‌‌که رزقش به عهده خدا است».[1] اما در عین حال مشاهده می‌شود که در طول تاریخ بسیاری از مردم، همین‌طور دیگر موجودات بر اثر گرسنگی از دنیا رفته‌اند؛ لذا با توجه به مقدر بودن روزی و رزاقیت خداوند، این مسئله چگونه توجیه پذیر است؟!
در ارتباط با این موضوع باید گفت؛ منظور از این‌که خدا روزی رسان است؛ یعنی تمام نعمت‌ها و روزی‌ها از سوی او سرچشمه می‌گیرد و او برای تمام انسان‌‌ها و موجودات دیگر رزق و روزی مقدر کرده است.
اما این بدان معنا نیست که چون روزی مادی انسان از قبل مشخص و معین شده، اعمال انسان نقشی در آن ندارد و آن‌را کم و زیاد نمی‌کند و یا هیچ فردی از گرسنگی نخواهد مرد. بهره‌‌مندی از رزق خدا شرایطی دارد که با وجود آن شرایط روزی به فعلیت می‌رسد. کسانی ‌که سعی و تلاشی در به دست آوردن روزی نمی‌کنند، قطعاً شرط تحقق آن‌را اجرایی نکرده‌اند. یا کسانی که در برابر شکر نعمت‌هایی که خداوند به آنها داده کفران نعمت می‌کنند، اینان خود درهای گشایش روزی را به روی خود می‌بندند.
قرآن کریم در این زمینه داستانی را از امت‌های گذشته نقل می‌کند:
«وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذاقَهَا اللهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُون»؛‏[2] خداوند (براى آنان که کفران نعمت می‌کنند،) مثالى زده است. منطقه آبادى که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا می‌رسید، امّا به نعمت‌هاى خدا ناسپاسى کردند و خداوند به سبب اعمالى که انجام می‌دادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشاند.
خداوند در این آیه داستان شهرى را یادآور می‌شود که از هر نوع امکانات رفاهى برخوردار بود؛ امنیّت و آرامش داشت؛ روزى آن از هر سو به فراوانى می‌رسید، ولى نعمت‌‏هایى را که خداوند داده بود، ناسپاسى کرد. نتیجه این شد که خداوند تلخى گرسنگى و ترس را به آنان چشانید، آن‌چنان که گویا گرسنگى و تلخى مانند یک تن پوش آنها را احاطه کرده است. فراوانى روزى به گرسنگى، و امنیت و آرامش به ترس تبدیل شد و این نتیجه عملکرد خود مردم بود.
نقل شده است منظور از «قریه»، در این آیه مکه است که خداوند هفت سال مردم آن‌را گرفتار گرسنگى و بدبختى کرد، تا آن‌جا که ظرف‌هاى پوستین و پشم‌هاى آغشته به خون و حشرات بدن حیوانات را می‌خوردند. این جریان اتفاق افتاد که پیامبر(ص) نسبت به آنها نفرین کرد و از خداوند خواست که مردم کافر و ناسپاس را مانند مردم زمان حضرت یوسف(ع)، هفت سال دچار قحطى و بدبختى کند.
برخى نیز می‌گویند؛ مقصود قریه‌‏‌اى است که پیش از پیامبر اسلام، خداوند پیامبرى به سوى آنها فرستاد، آنها کافر شدند، او را کشتند و خداوند آنها را گرفتار عذاب کرد.[3]
امام باقر(ع) فرمود: همانا انسان گناه می‌کند، پس روزى از او دفع می‌شود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ، فَیُدْرَأُ عَنْهُ الرِّزْقُ».[4]
امام صادق(ع) در همین مورد فرمود؛ حتی نیت گناه از سوی فرد مؤمن می‌تواند وی را از رزق خداوند محروم ساز: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَنْوِی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ رِزْقَهُ».[5]
در همین رابطه در تفاسیر قرآن ذیل آیات 17- 19 سوره قلم داستانی به این مضمون نقل شده است:
پیرمرد مؤمن و بزرگواری در یمن در دهکده «صروان» باغی داشت، او به قدر نیاز از محصول آن برداشت می‌کرد، و بقیه را به مستحقان و نیازمندان می‌داد. هنگامى که چشم از دنیا فرو بست، فرزندانش گفتند ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم؛ چرا که عیال و فرزندان ما بسیارند، و ما نمی‌توانیم مانند پدرمان عمل کنیم! به این ترتیب تصمیم گرفتند تمام مستمندان را که هر ساله از آن بهره می‌گرفتند محروم سازند. سوگند یاد کردند که میوه‌‏‌هاى باغ را صبح زود، دور از چشم مستمندان بچینند و براى مستمندان چیزى نگذارند. این نیت آنان باعث شد تا در حالی‌که آنها خواب بودند آتشى آن باغ را احاطه نمود و تمام محصول را سوزاند.[6]
گاهی نیز تنگی روزی برای آزمایش و امتحان است:
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»؛[7] قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مال‌ها، جان‌ها و میوه‌‏ها، آزمایش می‌کنیم و بشارت ده به استقامت ‏کنندگان.
«وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ»؛[8] و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ می‌گیرد، می‌گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است.
بنابر این، ما هم معتقدیم روزى هر کس مقدر و ثابت شده، ولى در عین حال مشروط به تلاش و کوشش است. هر گاه این شرط حاصل نشود مشروط نیز از میان خواهد رفت. این درست مانند آن است که می‌گوییم هر کس اجلى دارد و مقدار معینى از عمر، مسلماً مفهوم این سخن آن نیست که اگر انسان حتى دست به انتحار و خودکشى بزند، یا از مواد زیان‌بخش تغذیه کند تا اجل معینى زنده می‌ماند! مفهومش این است که این بدن استعداد بقا تا یک مدت قابل ملاحظه دارد، اما مشروط بر این‌که اصول بهداشت را رعایت کند و از موارد خطر بپرهیزد، و آنچه سبب مرگ زودرس می‌شود از خود دور کند.[9]
گاهى خشک‌سالى و قحطى شدیدى پیش می‌آید و موجود زنده هر چه تلاش می‌کند غذایى را به دست نمی‌آورد و می‌میرد، در چنین حالتى معلوم می‌شود که روزى او در طبیعت تمام شده و باید بمیرد. حتى اگر غذا آماده باشد و سهم روزى حیوان تمام شده باشد، نمی‌تواند از آن روزى استفاده کند و می‌میرد.[10]
گفتنی است؛ همان‌گونه که با گناه و کفران نعمت روزی کم یا قطع می‌شود، با دعا و اعمال نیک می‌توان آن‌را افزایش داد.
لازم به یادآوری است، آیات و روایات مربوط به معین بودن روزى در حقیقت هشدار به مردم حریص و دنیاپرست که براى تأمین زندگى به هر دری می‌زنند، و هر ظلم و جنایتى را مرتکب می‌شوند، به گمان این‌که تنها با این راه و روش می‌توانند به روزی دست یابند. قرآن و احادیث به این‌گونه افراد تذکر می‌دهد که بیهوده دست و پا نکنند، و از راه‌های نامشروع براى تهیه روزى تلاش ننمایند، همین اندازه که آنها در طریق مشروع گام بگذارند و تلاش و کوشش کنند مطمئن باشند خداوند از این راه همه نیازمندی‌هاى آنها را تأمین می‌کند.[11]

 

 نظر دهید »

چرا خداوند فرشته‌ها را آفرید؟ مگر خداوند به کسی نیاز دارد؟!

27 بهمن 1394 توسط عاطفه قنبری

پرسش
چرا خداوند فرشته‌ها را آفرید؟ مگر نه این‌که خداوند به هیچ‌کس نیاز ندارد؛ پس این مسئله چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟

پاسخ اجمالی
اصل آفرینش فرشتگان مانند دیگر موجودات، براساس فیض خداوند بوده است؛ یعنی از آن‌جا که خداوند دارای علم و قدرت بی‌نهایت در خلق عالَم می‌باشد، تمام پدیده‌هایی که امکان خلقت در مورد آنها بوده، از جانب خداوند آفریده شده‌اند. خداوند متعال، براى عطا کردن از ناحیه خودش، هیچ محدودیتى ندارد، و هر چیز که لایق عطا شدن باشد، عطا می‌کند. اما در مقابل هر جا که عطا نمی‌کند، به دلیل محدودیت پذیرنده است، و تقصیری و کاستی در عطا کننده وجود ندارد.[1] فرشتگان نیز از این قاعده مستثنا نبوده و از آن‌جا که قابلیت حیات و وجود را داشتند؛ خداوند این نعمت را به آنها داد.
علاوه بر این باید توجه داشت؛ خداوند، این جهان و موجودات آن‌را نیکو آفرید،[2] همچنین خداوند نظام هستی را براساس قانون علت و معلول و رعایت ترتیب میان سلسله علل، خلق نموده است. امام صادق(ع) در این زمینه فرموده‌اند: «خداوند اشیاء و حوادث را تنها از طریق سبب‌هایشان جاری می‌کند».‏[3] براساس حکمت الهی و اراده و خواست خداوند، ربط بین نظام عالم با خداوند - در حالی‌که خداوند عاری از هرگونه ویژگی عالم ماده است- با واسطه‌ها انجام می‌شود. این واسطه در بسیاری مواقع فرشتگان هستند. سنت الهی بر این است که به وسیله واسطه‌هایی؛ نظیر فرشتگان، فیوضات پروردگار را به عالم ماده برساند و در عالم ماده هم واسطه‌های زیادی در رسیدن آنها به دست ما وجود دارد. در همین رابطه جایگاه وجود فرشتگان در نظام آفرینش تعریف می‌شود.
با تمام آنچه گفته شد؛ ممکن است علت اصلی خلقت فرشتگان چیز دیگری باشد که بر ما پوشیده است. همچنین می‌توان احتمال داد که عبادت فرشتگان، یک عبادت محض نیست بلکه برای کل عالم امکان و نیز عالم ماده، ثمراتی دارد. به بیان دیگر؛ عبادت آنها سوای بحث تکلیف داشتن یا نداشتن ایشان؛ اثراتی را بر همه مخلوقات و جهان هستی دارد و همین امر می‌تواند از علت‌های خلقت آنان باشد.

[1]. ر. ک: 76؛ هدف خلقت
[2]. سجده، 7: «او همان کسى است که هر چه را آفرید، نیکو آفرید».
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 183، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی،‏ ج 1، ص 6، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.

 نظر دهید »

چرا روز میلاد حضرت زینب را روز پرستار نامیدند

25 بهمن 1394 توسط عاطفه قنبری

پنجم جمادی الاولی روز ولادت باسعادت بانوی قهرمان کربلا، پرچم دار نهضت پس از شهادت حسین علیه السلام، حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. این روز را روز پرستار می نامند و علت نام گذاری این روز به نام «روز پرستار» این است که حضرت زینب پرستاری امام زمانش حضرت زین العابدین علیه السلام و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را برعهده داشت، و ضمن این که رسالت مهم نگهداری و تبلیغ از نهضت حسینی را به خوبی انجام داد، از پرستاری بیمار کربلا نیز با تحمل آن همه سختی ها و ناملایمات، آنی فروگذار نبود و تا آخرین رمق، دین خود را به مکتب و رهبرش ادا کرد. درود بی پایان خداوند بر این بزرگ بانوی اسلام باد. نکته ای که لازم است به آن اشاره کنیم این است که: حیف است زینب را پرستار بیمار بخوانند زیرا پرستاری از بیمار یکی از کوچک ترین مسؤولیت های زینب(س) بود، و هر چند پرستاری وظیفه سنگین و ارزشمندی است و پرستار متعهد باید با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملایمات برای انجام خدمتش بنماید و چنین کاری از عهده هر کس برنمی آید ولی با این حال مقام زینب، آن قدر والا و عظیم است که او را پرستار نهضت و انقلاب حسینی باید بنامیم، زیرا این پرستاری به مراتب مهم تر و سرنوشت سازتر از پرستاری بیمار بود. زینب(س) نقش نگهداری از قیام خون بار حسینی را بر عهده داشت که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمی گرفت، خون حسین(ع) پایمال می شدو بسیار دشوار بود که نهضت ابی عبد الله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله و پیش تازی زینب کبرا(س) در رسوا نمودن هیئت حاکم، و تبلیغ او از انگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل می آمدند و نام رسول الله(ص) را نه تنها از مناره های مساجد بلکه از تاریخ، پاک و محو می کردند و این بود نیت شوم آنان. و زینب با مجاهدت و قیام شجاعانه خویش در برابر زورگویان و همچنین فریب خوردگان زمانش، آن چنان از قیام حسین دفاع کرد که تا قیام رستاخیز، همانند او نه در مردان و نه در زنان، وجود ندارد و این نام جاودان و مقدس برای همیشه با عظمت و شموخ باید برده شود. زینب در پس آن مصیبت بزرگی که آن چنان بار سنگین پرچم ولایت را بر دوش گرفت و در برابر کفر و زندقه ایستاد و سخنرانی کرد و خطابه خواند و مردم را بیدار کرد و حرکت را در مردگان آغاز نمود که از آن جا حرکت توابین و دیگر حرکت های اسلامی آغاز شد و تا امروز و فردا و فرداها، آثار این حرکت عظیم زینبی، هویدا است و به برکت زینب(س) و قیام مبارکش، هم چنان بیرق های خونین عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم از ظالم، در سراسر جهان افراشته می شود زیرا زینب بود که پیام خونین حسین را به تمام نسل ها و عصرها رساند.[1] در اینجا نتیجه ای که می خواهیم از این مطالب بگیریم این است که علت نامگذاری روز میلاد با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها به روز پرستار به خاطر دو وجه است: 1 – تجلیل از مقام شامخ و شخصیت والای حضرت زینب(س) است که با برگزاری این مراسم یادی از این بزرگ بانو می شود و باعث الگو سازی در جامعه می شود. 2 – تقویت روحیه زینب گونه در میان پرستاران و تقدیر و تشکر از زحمات و نقش پرارزش پرستار در جامعه.

 نظر دهید »

خانواده از دیدگاه قرآن واهل بیت

12 بهمن 1394 توسط عاطفه قنبری

خانواده اجتماع کوچکی است که ابتداء با یک مرد و زن تشکیل می‌شود، دو نفری که بناست در تکامل معنوی و رشد مادی یکدیگر مشارکت کنند و بالاتر آن که هریک کمبود دیگری را در اوج محبّت و مودت جبران نمایند و چنانچه چیزی آنان را تهدید کرد و آرمانهای فکری و اعتقادیشان را به خطر انداخت، هر دو به دفاع برخیزند و جهت حیات و زندگی همیشگی خویش با آن مبارزه کنند و برای بقای خویش برنامه ریزی نمایند و نسل خود را دوام بخشند. قرآن کریم این اصل اساسی را با واژگانی زیبا چنین بیان می‌کند:

«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فِی ذلِکَ لَایاتٍ لِقَومٍ یتَفَکَّرُونَ»[1]

از نشانه های خداست آن که آفرید برای شما همسرانی از جنس خودتان تا بدیشان آرام گیرید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد. هر آینه در این کار برای مردمی که بیندیشند نشانه‌ها و عبرتهاست.

امام محمد باقرعلیه السلام از قول جدّش رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نقل کرده که فرمود: «ما بُنِی بَناءٌ فِی الاِسلامِ اَحَبُّ اِلی اللهِ - عزّ وَ جَلّ - من التزویج[2] ؛ هیچ بنائی در مکتب اسلام طرح ریزی نشده که در نزد خداوند بزرگ محبوب تر از ازدواج باشد.»

اصول اساسی

سه اصل اساسی در تشکیل خانواده عبارتند از:

الف) عشق به همسرداری؛ علاقه و عشق به همسرداری از جمله اموری است که در فطرت انسانی نهفته است. این نیاز در موجودات زنده دیگر مشاهده می‌گردد و در دوران کودکی به صورتی رقیق و کم رنگ جلوه می‌کند؛ انسان هم از تنهایی رنج می‌برد و خود را در قالب عواطف به همنوع خود نزدیک می‌نماید. خداوند سبحان قبل از تشکیل خانواده، در میان زن و مرد مودّت و محبّتی ایجاد نمود که هرگز بدون آن آرامش نمی یابند و آنگاه که مرد و زنی برای امر مقدّس ازدواج به یکدیگر نزدیک می‌شوند و مقداری سخن می‌گویند، گویا گمشده ای را که سالیان سال در پی آن بوده اند، می‌یابند و از یکدیگر به آسانی جدا نمی شوند.

مردی به محضر رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم رسید، عرض کرد: یا رسول الله! من از امر ازدواج به شگفت در آمده‌ام و تعجب می‌کنم، زیرا مرد و زنی که هرگز یکدیگر را ندیده‌اند و نمی‌شناسند، چون میان آنان پیمان و عقد ازدواج برقرار می‌شود و بعد با یکدیگر به صحبت می‌نشینند و یکدیگر را بیشتر درک می‌نمایند، چنان دوستی و محبّتی برقرار می‌گردد که از آن عظیم‌تر ممکن نیست؟!

رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:

پایه ریزی امر ازدواج را خداوند سبحان در ذات بشر قرار داده به طوری که نیازمندی به آن را در درون خویش احساس می‌کند.

آنگاه به آیه ذیل استشهاد نمود و آن را قرائت کرد:

«وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فِی ذلِکَ لایاتٍ لِقَومٍ یتَفَکَّرون»[3]؛

خداوند بین شما (زنان و مردان) محبّتی خاص قرار داده و به یکدیگر مهربان نموده است. همانا در این امر نشانه ها و آیاتی است برای آنانی که تفکّر کنند.

این عشق فطری موهبتی است الهی که رسول گرامی اسلام بدان افتخار می‌کند و می‌گوید:

«النّکاحُ سُنَّتی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتی فَلَیسَ مِنّی ؛[4] ازدواج دادن و ازدواج نمودن، سیره و راه من است و هرکس از این سنت زیبای الهی سر برتابد، از من نیست.»

در تبیین این موهبت الهی، آیات و روایات فراوانی وجود دارد؛ ما به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. در حقیقت کسانی که به نوعی از امر ازدواج وحشت دارند و عشق درونی خویش را که شعله ور است، سرکوب می‌کنند، خداوند آنان را تشویق می‌کند و خود آن شکاف تخیلی و یا واقعی «فقر» را که ممکن است پیش آید، پرمی کند و به آنان وعده غناء و بی نیازی می‌دهد.

در سوره نور آمده است:

«وَانکَحُوا الاَیامی مِنکُم والصّالحینَ مِن عِبادِکُم و اماءِکُم اِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللهُ واسِعٌ علیمٌ»[5]؛

مردان و زنان بی همسر (مجرّد) خود را ازدواج دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکار خویش را. چنانچه فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می‌کند؛ خداوند گشایش دهنده و داناست.

امام صادق علیه السلام فرمودند: «مِنْ أَخلاقِ الانبیاء حُبُّ النّساءِ[6]؛ از ویژگی های اخلاق پیامبران، دوست داشتن زنان خویش بوده است.»

امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل کرد که جدّم رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:

«مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دینهِ فَلْیتَّقِ اللهَ فِی النّصفِ الباقی ؛[7] کسی که ازدواج کند، نیمی از دین خود (و احکامی که بر دوش دارد) را حفظ کرده است، پس به خدا پناه ببرد و استمداد جوید نسبت به نیمه دیگر آن.»

رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید:

«مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ اعْطِی نِصف السَّعادَةِ؛[8] کسی که با همسر منتخب خویش ازدواج کند، نیمی از سعادت و خوشبختی را درک کرده است.»

همچنین فرموده است:

«مَنْ تَزَوَّجَ فَقْدْ اعْطِی نِصْف العِبادَةِ؛[9] کسی که با همسر منتخب خویش ازدواج کند، نیمی از بندگی و اطاعت حضرت حق به وی داده شده است.»

ب) مسؤولیت مردان در نظام خانواده؛ در آیات مختلف، مخاطب قرآن مردانند تا آن که در جهت تشکیل زندگی تلاش و سعی کنند و سامان بخشی آن را بر دوش کشند. تداوم زندگی و تأمین آن، سختی‌ها و درگیری‌های فراوانی به دنبال دارد که بدون امید و آرامش نمی تواند ادامه یابد. لذا این ایستادگی در برابر نابسامانی ها را بر دوش مردان قرار داده است. از سوی دیگر، زنان را آفرید تا کانون محبّت، عشق، زیبایی و آرامش بخشی باشند.

علاّمه محمّد حسین طباطبایی، مفسّر عالی مقدار می‌نویسد:

«فالنساء هنّ الرکن الاول والعامل الجوهری للاجتماع الانسانی ؛[10] زنان، سنگ زیرین و رکن اساسی و علت واقعی انسجام و تشکیل اجتماع خانوادگی انسانها هستند.»

بعضی از مفسّران وجود زن و عواطف زیبای او را همانند ملاطِ چسبنده و مستحکم یک ساختمان دانسته اند که سالیان سال اجزاء یک بنای عظیم را نگه می‌دارد و در استحکام و بقای آن نقش اساسی دارد، همانند سیمان و ماسه و آهک و غیره. این جاذبه عظیم را خداوند در وجود زن قرار داده است و او را سبب «آرامش و سکینه» معرفی نموده است.

قرآن کریم حفاظت و حراست از این رکن اساسی را بر عهده مردان نهاده و با توجه به توانایی های ذاتی شان آنان را مسؤول می‌داند و می‌فرماید:

«الرّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النّساء بِما فَضَّلَ اللهُ بَعْضَهُم عَلی بعضٍ وَ بما اَنْفَقُوا مِن اموالِهِم»؛[11]

مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به خاطر برتری هایی که خداوند (از نظر نظام اجتماعی) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر نفقاتی که از اموالشان در مورد زنان پرداخت می‌کنند.

 نظر دهید »

رهبرانقلاب در دیدار مردم قم

19 دی 1394 توسط عاطفه قنبری

حضرت آیت الله خامنه ای تک تک نمایندگان مجلس را در شکل گیری حرکت و مواضع خانه ملت، دخیل دانستند و افزودند: به همین علت، همه باید در انتخاب  دقت کنند، البته شناخت کاملِ یکایک نامزدها، واقعاً دشوار است اما می توان با دقت در سوابق و مواضعِ کسانی که فهرستها و لیستهای انتخاباتی را ارائه می کنند، درباره لیستها تصمیم گرفت.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم قم، با تجلیل از قیام تاریخ ساز 19 دی 1356 مردم این شهر و تشریح علل و عوامل «ماندگاری انقلاب»، تاکید کردند: در پرتو حضور آگاهانه همگانی، ماندگاری انقلاب، آرامش و سکینه ملت و پیروزی بر توطئه های دشمنان امکان پذیر خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی با تجلیل از قیام تاریخی نوزدهم دی سال 1356 مردم قم بر ضد رژیم دیکتاتوری شاه و در حمایت از مرجعیت و روحانیت، از مردم قم به عنوان «پیشروان و پیشرانان انقلاب» یاد کردند و افزودند: سالها مبارزه و بیانات امام خمینی و جایگاه مرجعیت و روحانیت، در مردم زمینه‌های مساعدی برای مبارزه با رژیم ستمشاهی فراهم کرده بود که قیام 19 دی، این مبارزه حیاتی را کلید زد.

ایشان «شجاعت و بصیرت مردم و احساس تکلیفِ به هنگام برای ورود به میدان»، را عناصر اصلی قیام 19 دی خواندند و افزودند: آن قیام تاریخی در دفاع از امام (ره) شکل گرفت و حوادث بعد از آن منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.

رهبر انقلاب، پیروزی انقلاب اسلامی در شرایط حاکمیت دیکتاتوری وابسته و مورد حمایت قدرتهای استکباری را از لحاظ محاسبات مادی، غیرممکن و محال خواندند و خاطرنشان کردند: این پیروزی نشان دهنده وجود سنن الهی یعنی قوانینی در عالم خلقت است که انسانهای مادی از درک آنها عاجزند.

ایشان تأکید کردند: در شرایط کنونی نیز نظام جمهوری اسلامی ایران با جبهه گسترده دشمنان اعم از امریکا و رژیم صهیونیستی، ایادی و عوامل استکبار و عوامل تکفیری و داعش مواجه است که اگر به لوازم سنت الهی یعنی «ایستادگی، بصیرت و عملِ در لحظه نیاز»، عمل کنیم قطعاً همانند پیروزی انقلاب اسلامی می توان بر این جبهه گسترده غلبه کرد.

رهبر انقلاب اسلامی سپس به موضوع علت و چرایی «ماندگاری انقلاب اسلامی» در مقایسه با برخی حوادث مهم تاریخ معاصر ایران و جهان پرداختند.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به دو حادثه «نهضت ملی شدن صنعت نفت» و «قیام مشروطیت» گفتند: در نهضت ملی، خواست مردم، یک خواست حداقلی و عبارت از کوتاه شدن دست انگلیس از سرمایه ملی نفت بود و در قیام مشروطیت نیز خواست مردم، حداقلی، و عبارت از محدود شدن اختیارات و قدرت مطلقه پادشاه بود.

ایشان افزودند: این دو حادثه با اینکه دارای اهدافی حداقلی بودند و مردم هم در صحنه حضور داشتند شکست خوردند ولی انقلاب اسلامی ایران با آنکه دارای یک هدفِ حداکثری، یعنی استقلال همه جانبه و سرنگونی حکومت پادشاهی و استبدادی بود، به پیروزی رسید و ماندگار شد.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اگر جوانان به تحلیل درستی از این واقعیت برسند دیگر تلاش برخی برای نشاندن بذر ترس و رعب و ناامیدی در دل مردم به نتیجه نخواهد رسید و راه صحیح آینده کشور مشخص خواهد شد.

ایشان همچنین به تغییر مسیر انقلاب های فرانسه و شوروی و از بین رفتن آن انقلاب ها اشاره و خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی ایران تنها انقلابی است که توانسته ماندگاری خود را براساس اصول و آرمانهای اولیه حفظ کند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه اصلی ترین هدف مراکز فکر و اندیشه در دنیای استکبار، از بین بردن عناصر ماندگاری انقلاب است، افزودند: تمام تلاش دشمنان در طول سالهای گذشته اعم از جنگ تحمیلی، محاصره اقتصادی و تحریم های گسترده اخیر، با هدف از بین بردن ماندگاری انقلاب اسلامی بوده است که البته در هر دوره، ابتکارات جدید هم انجام می دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای، خاطرنشان کردند: امریکایی ها در سال 88 به دنبال آن بودند که تجربه موفق خود در چند کشور را به بهانه انتخابات در ایران نیز اجرا کنند و با برجسته سازی اقلیتی که رأی نیاورده بود و با حمایت مالی و سیاسی از آنها نتیجه انتخابات را به هم بزنند اما انقلاب و کودتای رنگی آنها در ایران با حضور مردم، شکست خورد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حمایت رئیس جمهور امریکا از مخالفان نظام و انقلاب در حوادث سال 88، خاطرنشان کردند: دولت امریکا تا آنجا که توانست از آن حوادث حمایت کرد ولی حضور به موقع مردم در صحنه، نقشه آنان را نقش بر آب کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، گفتند: امریکاییها اکنون می گویند دوره بعد از مذاکرات هسته ای، دوره سخت گیری بر ایران است به گونه ای که گویا قبل از این بر ایران سخت نمی گرفته اند، اما جوانان، مردم و مسئولان آگاهانه، هوشیارانه، امیدوارانه و با مقاومت و توکل بر خدا و تکیه بر نقاط قوت کشور، در مقابل دشمنان می ایستند و این، بسیار مهم است.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، طبیعت انتخابات را دادنِ نفسِ تازه به ملت برشمردند و افزودند: احساس مسئولیتِ مردم که در حضور در انتخابات جلوه گر می شود و دشمن را ناکام می گذارد از عناصر «ماندگاری انقلاب» است.

حضرت آیت الله خامنه ای دو مسئله را در انتخابات دارای اهمیت فراوان خواندند: اول؛ «اصل شرکت در انتخابات» و دوم؛ «درست انتخاب کردن و رأی به نامزدهای اصلح».

ایشان با تأکید مجدد برضرورت شرکت همه واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات افزودند: همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است.

حضرت آیت الله خامنه ای شرکتِ همگان در انتخابات را موجب پایداری و تقویت نظام اسلامی، استمرار تأمین امنیت کامل، افزایش اعتبار و آبروی ملت در چشم جهانیان و باعث ابهّت جمهوری اسلامی ایران در نزد دشمنان خواندند.

رهبر انقلاب در تبیین اهمیت فراوان رأی دادن به نامزدهای صالح افزودند: آرا و سلایق مختلف، ایراد ندارد، مهم آن است که تلاش و دقت کنیم که انتخاب ما، انتخاب درستی باشد.

ایشان افزودند: اگر این دقت صورت گیرد حتی اگر برخی منتخبان، بعداً مطلوب از آب در نیایند، «تلاش و دقت رأی دهنده برای انتخاب نامزدهای شایسته»، مورد رضایت پروردگار خواهد بود.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به جایگاه رفیع مجلس شورای اسلامی در عرصه مسائل داخلی و بین المللی خاطرنشان کردند: مجلس از زوایای مختلف بویژه از لحاظ تصویب قوانین، ریل گذاری برای حرکت دولتها، و تجلی ایستادگی ملت اهمیت بی نظیری دارد.

ایشان مواضع مجلس کنونی را در مسائل بین المللی «خوب» برشمردند و افزودند: مجلسی که در قضیه هسته ای و دیگر مسائل مقابل دشمنان بایستد و شجاع، مستقل و آزاد، حرفها و مواضع ملت را بیان کند با مجلسی که در مسائل گوناگون حرفهای دشمن را تکرار می کند، از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

رهبر انقلاب، تک تک نمایندگان مجلس را در شکل گیری حرکت و مواضع خانه ملت، دخیل دانستند و افزودند: به همین علت، مردم همه‌ی استانها و شهرها، باید در انتخاب نمایندگان خود، کاملاً دقت کنند و در درستی انتخاب، به اطمینان برسند.

حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه افزودند: البته شناخت کاملِ یکایک نامزدها، واقعاً دشوار است اما می توان با دقت در سوابق و مواضعِ کسانی که فهرستها و لیستهای انتخاباتی را ارائه می کنند، درباره لیستها تصمیم گرفت.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اگر پیشنهاد دهندگانِ لیستها، مؤمن و انقلابی هستند و خط امام را واقعاً قبول دارند می توان به لیست آنها درباره مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان اعتماد کرد اما اگر به انقلاب و دین و استقلال، چندان اهمیتی نمی دهند و دلشان دنبال حرفهای امریکا و دیگر بیگانگان است، قابل اعتماد نیستند.

حضرت آیت الله خامنه ای مجلس خبرگان را نیز بسیار مهم خواندند و یادآور شدند: برخلاف برخی تصورها، مجلس خبرگان برای سالی یکی دو بار جلسه و سخنرانی تشکیل نمی شود بلکه می خواهد روزی که رهبر فعلی در قید حیات نیست، «رهبر» یعنی کلیددارِ حرکت انقلاب را انتخاب کند و این مسئله بسیار مهم است.

ایشان با تأکید بر ضرورت دقت کامل در انتخاب نامزدهای مجلس خبرگان افزودند: بسته به ترکیب خبرگان، آنها ممکن است در هنگام ضرورت، شخصی را به رهبری انتخاب کنند که با توکل به خدا و با شجاعت در مقابل دشمنان بایستد و راه امام را ادامه دهد اما این احتمال نیز وجود دارد که فردی با ویژگی های متفاوت را به رهبری برگزینند، بنابراین باید با تحقیق و دقت و شناخت و اطمینان به آنها رأی داد.

حضرت آیت الله خامنه ای حضور در انتخابات و بویژه دقت در انتخاب «نامزدهای صالح یا اصلح» را موجب تحقق دو هدف عالی خواندند: ماندگاری انقلاب و آرامش و سکینه ملت.

ایشان در تشریح تأثیر انتخاب صحیح بر ماندگاری انقلاب افزودند: از ابتدای انقلاب ریزشها و رویشهای فروانی داشته ایم، عده ای از افراد انقلابی به خاطر «ظلم فردی احتمالی» که به آنها شده، به ناحق از اصل انقلاب روگردان شده اند و عده ای هم به خاطر مسائل شخصی و خانوادگی مواضع دیگری گرفته اند اما مهم این است که رویشهای انقلاب در زمینه های مختلف از جمله وجود نیروهای «مؤمن، انقلابی، متخصص، تحصیلکرده، فن آور و کارآمد»، بسیار بیشتر از ریزشها بوده است.

رهبر انقلاب افزودند: در مقطع کنونی نیز اگر مردم به وظایف خود در انتخاب نامزدهای صالح برای مجلس و خبرگان، درست عمل کنند «رویشهای سرسبز و پرطراوت انقلاب»، بیشتر و ماندگاری انقلاب تأمین می شود.

حضرت آیت الله خامنه ای خصوصیت دوم عمل به وظیفه در باب ماندگاری انقلاب را ایجاد آرامش در دل ملت برشمردند و با استناد به آیات قرآن درباره نزول سکینه و آرامش بر دلهای بیعت کنندگان با پیامبر افزودند: هرکس امروز با انقلاب و امام خمینی و راه امام بیعت کند به معنای بیعت با پیامبر است و پروردگار کریم به پاداش این بیعت، دغدغه، نگرانی و نامیدی را از دل ملت می زداید و اطمینان و آرامش را جایگزین می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان تأکید کردند: ماندگاری انقلاب و ایستادگی امیدوارانه و پر آرامش مردم، یقیناً باعث پیروزی ملت بر امریکا و توطئه های دشمنان خواهد شد.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یازهرای اطهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس